به دلیل امتحانات قوه ی جییرجیرک میرزا بانو این وبلاگ تا اطلاع ثانوی برای جلوگیری از تجدیدی های فجیع تق و لق می باشد.
و من اله توفیق
** پریروز یک دوست قدیمی را کشتم....آنقدر اسپری را روی نگاه بهت زده اش نگهداشتم تا مثل بازیگر فیلم های وسترن نا باورانه و با چشم های گشاد.. بی اونکه وصیتش رو تکه تکه و منقطع ..با لبهای تشنه ش واسم بگه .بمیره...از شبهایی که با ترس و لرز دستشویی می رفتم خسته بودم..دوست قهوه ای نا خوشایندمو وقتی داشت خودشو آماده پرش از سنگ دستشویی به داخل می کرد و شبیه زن های چاقالوی تو استخر که با نوک انگشت پاشون هی آبو تست می کنن تا بپرن تو استخاره می کرد و نمی پرید غافلگیر کردم...بلاخره این جنگ نا برابر باید پایان می گرفت....داشتم فکر می کردم به کافکا..به مسخ کافکا!! با همه ی اشکی که برای اون حشره ی هیولایی ریختم....ولی پریروز فکر کردم اگر آن سوسک خواهرم هم بود من باز همه ی آن اسپری را ترمیناتور وار بر سرش خالی می کردم و شادمانه سیفون دستشویی را می کشیدم!!....روحش شاد..یادش گرامی.
درود
امان از این امتحانات امیدوارم در انها موفق باشی
قربون قدمت! مرسی
درود ما هم بر شما
وبلاگهای ما که بدون اطلاعیه هم تق و لق هست رفیق عزیز اما در مجموع ، توفیقات الهی و امدادهای غیبی برای شما دوست گرامی در دوران امتحانات قوه از درگاه ایزد منان مسئلت داریم
قربونت برم حالا ما اومدیم یه کلاسی بذاریم آبرومونو نبر! :)))...قربان محبت بی کران شما و درگاه ایزد منان!! امتحانات ما قوه می باشد و آب روغن قاطی کردیم چه برسه به اصلی ها!!!!
تا اطلاع ثانوی صبر می کنیم ولی زیادی طول نکشد که ما دلمان به همین شماها خوش است اینجا و دیگر اینکه کلی آرزوی خوب خوب داریم برای درس و مشقتان نازنین
آیکون ماچیدن
ای خدا کی میشه بی آدرسی ضحی تموم بشه؟ کی؟ ای خدای مهربون.من و قلب کوچکم را....
جان جیگرت با صفا..
اینجاتنها جائی یه که از تهدل می خندم ..
خدارو هزار مزتبه شکر که می خندی!
از شیوه سوسک کشتنت به تنگ آمده ام
نه که من آدم کون کشادیم از جهت
در ضمن ممنون از اینکه اعلام کردی کافکا رو میشناسی
راستش دقیقا نفهمیدم چی گفتی!
من خیلی هارو می شناسم..کافکا رم می شناسم..اعلام نمی خواست همه می دونن..کیه که نشناسه؟؟؟!! :))
اسم آدرس می داشتید خوب بود..خدمت می رسیدیم!
بگو تا بگوزم به بلندای آسمان بر سرش که هنوز بی تفاوت نگاهم میکند و درخواستی شوم از من دارد بدون اینکه هرگز توجهی به قلب سخت و سنگم داشته باشد که هنوز از راه نیامده مرده ام . سم پاش
آها شما عزیز بی اسم بودی..
اینم صحبتی بود..اصولا از نقطه نظر های مختلفی میشه به قضیه نگاه کرد!
کلیک کنید ... پول بگیرید
حداقل پرداختی فقط 10000 تومان ...واریز به کارت های شتاب
برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام بر روی آدرس سایت کلیک کنید
پولتو بذا جیب دو برابر شه!!
طفلکی گلابی هنوز فیلتره!
بله...خیلی خیلی متاسفم...یعنی خیلی ها!
همیشه نوشته هاتو دوست دارم مینا ..
مث این مامان بزرگ ها که هرچقد هم که تکراری باشند،داستان های خوبی یادشونه ..
گرم می کنه خطوطت منو ، مثل زیر کرسی و چایی قند پهلو و بوی شام و شلوغی آشپزخونه ..
-
فدااات
خوشحال میشویم ...زیاد هم خوشحال میشویم رفیق..درسته که ۱۶ سال بیشتر ندارم به اضافه ی یه چند سال اضافه تر...ولی چشم بیا کرسی و چای و آشپزخانه ی شلوغت با ما..
فداااات
گاهی می کشیم!فراموش می کنیم
یا یواش یواش کمرنگ می شه
اما
خوب
دل ادم گاهی واسه گذشته های مشترک تنگ می شه
مثلا یه مینایی بود که می گفت بیا رو پام بشین
خوب یادم نمیره
دلم تنگ می شه
خوب اون میناهه هنوزم میگه! خوب دل ماهم تنگ میشه!